سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 6972

  بازدید امروز : 7

  بازدید دیروز : 0

علی بی پناه - میدان عشق

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

 

لینک به لوگوی من

علی بی پناه - میدان عشق

 

بایگانی

بهار 1386

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

[ و به یکى از کسانى که بدو سخنى گفته بود و از مقدار وى بزرگتر مى‏نمود فرمود : ] پر نیاورده پریدى و در خردسالى بانگ در کشیدى . [ و شکیر ، نخست پرهاست که بر پرنده روید ، پیش از آنکه نیرومند و استوار شود ، و سقب شتر خردسال است و شتر بانگ بر نیاورد مگر آنگاه که فحل گردد . ] [نهج البلاغه]

آخرپس کی می یای آقا جان......................................آقا

نویسنده:علی بی پناه::: یکشنبه 86/2/9::: ساعت 11:35 صبح



همه عالم به فدای تار مویت

نویسنده:علی بی پناه::: یکشنبه 86/2/9::: ساعت 11:35 صبح

 ای یار ناگزیر که جانم برای توست
هر سال شعبان که به نیمه می رسید، پیرمرد از این رو به آن رو می شد. کارها می کرد، تلاشها داشت؛ از جمله، فانوسی را روشن می کرد و به کوچه می آورد. آن را بر بساط پینه دوزی اش می گذاشت. نخ را بر موم می کشید و رویه پاره کفش را به دست می گرفت.
و...


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
[عناوین آرشیوشده]


[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]